خداوند هر یک از زن و مرد را به گونه اى آفریده که هر کدام کارى مى تواند انجام دهد که ممکن است از عهده دیگرى خارج باشد؛ مثلاً مرد را عقلانى تر و زن را عاطفى تر آفریده است. مرد به سبب داشتن روحیه تعقلى، بهتر مى تواند از عهده تدبیر عقلانى زندگى و تأمین مخارج خانه برآید و زن با داشتن روحیه عاطفى، بهتر مى تواند به تربیت فرزندان و امورى از این قبیل بپردازد و هر دو مکمل یکدیگرند. مرد براى اداره بهتر زندگى و چاره اندیشى بهتر مشکلات، نیاز به اختیارات مالى بیشترى دارد؛ در نتیجه سهم الارث بیشترى به او تعلق مى گیرد ولى این نقصان در اموال زنان به گونه اى دیگر جبران مى شود شما با اندک تأمل و مختصر محاسبهاى مىتوانید به این نکته پى ببرید که زنان عملاً دو برابر مردان بهره مى برند و آن به جهت حمایتى است که اسلام از حقوق آنان نموده است؛ زیرا بر اساس وظایفى که بر عهده مردان است، نیمى از درآمد آنها براى زنان به مصرف مى رسد. در حالى که بر عهده زنان چیزى گذاشته نشده است. مرد بایستى هزینه همسر و فرزندش را بر اساس نیازمندى ایشان اعم از خوراک، پوشاک و مسکن و سایر لوازم بپردازد، در حالى که آنان از پرداخت هر گونه هزینه، حتى براى مخارج خودشان معاف هستند. لذا زن مى تواند سهم الارث خود را پس انداز کند؛ولى مرد ناچار است آن را به مصرف همسر و فرزندانش برساند. از این رو، نیمى از درآمد مردان براى زنان خرج شده و نیمى براى خودشان مى ماند، در صورتى که سهم زنان همچنان باقى است. در روایات اسلامى نیز در بیان دلیل این امر آمده است که چون زنها ازدواج مى کنند و در حالى که سهم خودشان دست نخورده باقى مى ماند، در سهم همسرشان شریک مى شوند و علاوه بر این به آنها مهریه و نفقه نیز تعلق مىگیرد.