بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ستایش خدایى را که پروردگار جهانیان
الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ رحمتگر مهربان
مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ [و] خداوند روز جزاست
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ [بار الها] تنها تو را مىپرستیم و تنها از تو یارى مىجوییم
اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ ما را به راه راست هدایت فرما
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ راه آنان که گرامىشان داشتهاى نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان
منت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت.هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون برمیاید مفرح ذات.پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب هر کاری را با نام و خواست الله شروع نکنیم باطل است و ابتر با نام آن وجود بی پایان و ناب شروع میکنم این پست را به امید الله بتوانیم در این راه سخت و دشوار سربلند بیرون بیاییم
از دست و زبان که برآید
کز عهده ی شکرش به درآید
اعملوا آل داوود شکرا قلیل من عبادی الشکور
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که به جای آورد
باران رحمت بی نصیبش همه را رسیده
و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده.پرده ی ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد
و وظیفه ی روزی بندگان به خطای منکر نبرد
ای کریمی که از خزانه ی غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری
دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشمن این نظر داری
فراش باد صبا را گفته تا فرش زمردین بگسترد و دایه ی ابر بهاری را فرموده
تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد.درختان را به خلعت نوروزی قبای سبز ورق در بر نهاده
و اطفال شاخ را به قدوم موسم ربیع کلاه شکوفه بر سر نهاده
عصاره ی نالی به قدرت او شهد فایق گشته و تخم خرمایی به تربیتش نخل باسق گشته
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به حسرت نخوری
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
خدایا مرا به جاده آسایش راهنمایی نکن
بلکه به راهی سخت و دشوار مرا مورد آزمون خود قرار بده.
تا با ناملایمات دست به مبارزه بزنم و سربلند بیرون آیم.
مرا انسانی قرار بده که دلش روشن و صاف و هدف زندگیش عالی باشد.
پیش از این که در اندیشه فرمانروایی بر دیگران باشم
بر خویشتن حکومت کنم.
آمین یا رب العالمین